اَللّهُمَّ اَعِنَّا عَلی تَأدِیَةِ حُقوقِهِ اِلَیْه



داستان کوتاه شده فتنه

برای جوانان و دانشجویانی که آنروز ها را ندیدند:

 

 قرار بود انتخابات دهم در ایران برگزار شود. هنوز چند ماهی به زمان برگزاری مانده بود که بر زبان ها انداختند تقلب در نتایج انتخابات احتمال وقوع دارد. سه روز قبل از برگزاری انتخابات، اکبر هاشمی رفسنجانی طی رفتاری خلاف ادب و عرف، با نامه ای بدون سلام و والسلام به مقام معظم رهبری، علناً آغازگر آتش فتنه شد و در آن ذکر کرد: حواستان به آتشفشان های درون سینه های سوخته باشد».کم کم کار بجایی رسید که شب قبل از روز برگزاری انتخابات، همسر وی طی مصاحبه ای اعلام کرد:اگر تقلب کردند بریزید توخیابونا».

22 خرداد 88 انتخابات باشکوهی با درصد مشارکت 85 درصد مردم در ایران برگزار شد. اما با وجود  اینکه هنوز هیچ آمار قطعی از انتخابات معلوم نبود، یک نفر از کاندیداها به نام حسین ، گستاخانه اعلام کرد که برنده قطعی انتخابات با اختلاف زیاد، او شده است. یاللعجب از این غیب گویی! چگونه امکان دارد در زمانی که هنوز مردم در حال رای دادن هستند و آمار قطعی در دست نیست، شخصی اعلام قطعی برنده شدن کند؟

شور و هیجانی در سالن بپا شد. هواداران حسین کف ن و سوت کشان کاندیدای به ظاهر پیروز خود را تشویق می کردند. شب شد. همه خوابیدند. صبح شد. اعلام کردند محمود با 24 میلیون رای رئیس جمهور منتخب ملت شده و حسین با 13 میلیون رای در رتبه دوم شکست خورده است. هواداران کاندیدای شکست خورده همه به یاد تقلبی که از آن خبر داده بودند افتادند. ناراحت بودند. بحث های تند دانشجویی، کوی دانشگاه تهران را ملتهب کرده درگیری و تشنج آتش سوزی قائله ای ایجاد کرد. شاهدان عینی بیان کردند شب قبل از قائله کوی، افرادی گالن های بنزین را از ماشینی در کنار درب پشتی، به داخل کوی میبردند. کابل فشار قوی توسط افرادی درون حوض کوی دانشگاه انداخته شده بود تا حتما از این ماجرا یک کشته به توصیه سعید حجاریان در رسانه ها اعلام شود. در اقدامی از پیش تعیین شده و به تبع تشنجات دانشجویی دست نشانده های دشمن  به خیابان ها ریخته مردم را هم دعوت کردند تا اعتراض خود را از مسیر غیر قانونی ابراز کنند. در این میان حسین گستاخانه نتایج انتخابات را بهت آور خواند و متصدیان امر را متقلب نامید. بسیجیان را فرو رفته در تاریک ترین شبهه ها و فتنه ها دانست و در بیانیه های متعدد خود علنا به فتنه تقلب دامن زد. همچنین حکومت را تحمیل کننده یک دولت ناخواسته دانست، و خود را زنده و بیدار و آماده برای احقاق حق غصب شده خود اعلام کرد.

مقام معظم رهبری بارها به صورت مستقیم و غیر مستقیم مانع خارج شدن از ریل قانون شدند و کاندیداهای شکست خورده را به پیگیری قانونی خواسته خود دعوت و توصیه کردند. ایشان در جایی خطر مسیری که این جریان دارد را اینگونه گوشزد کردند:

من به این برادران عرض میکنم، به مسئولیت پیش خدای متعال فکر کنید: پیش خدا مسئولید، از شما سؤال خواهد شد. آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید؛ قانون، فصل‌الخطاب است؛ قانون را فصل‌الخطاب بدانید. من از همه میخواهم به این روش خاتمه بدهند. این روش، روش درستی نیست. اگر خاتمه ندهند، آنوقت مسئولیت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده‌ی آنهاست. 29/3/88»

در ایّام فتنه در سال ۸۸ در اوّل کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کرده‌اید و دارید میکنید، دست بیگانه‌ها خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا بظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی -من‌باب‌مثال یک اعتراض به انتخابات- میکنید امّا این کاری که دارید میکنید مورد استفاده‌ی دشمنانِ اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد؛ یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البتّه این نگاه خوشبینانه‌ی بنده است که میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگری فکر کنند. ۱۳۹۵/۰۵/۳۱»

روزهای پس از انتخابات به هر بهانه، اغتشاشگرانی با به آتش کشیدن اشیاء خیابان و تخریب مغازه ها و خودرو های عبوری و صد معبر، عبور و مرور را در خیابان های اصلی شهر مختل کرده و رعب و وحشتی در دل مردم می انداختند. خیابان های اصلی تهران مجروح از اغتشاشات و اذیت و آزار ها و آتش ها بود. چه بسیار ن و مردان بی گناهی که عبور از خیابان ها برایشان ترسناک شده بود. چه بسیار دکان ها و بانکهایی که ترکش جنگ نرم دشمن، آنهارا به دست هواداران مخروبه ساخت.

اوباما در فرصت های مختلف از جمله حاشیه اجلاس جی8 در طی پیامی با ذکر نام، از حسین و حمایت کرد  و از اغتشاشگران تهران خواست در صحنه بمانند. نتانیاهو و رضا پهلوی نیز حمایت خود را از و اعلام کردند. رسانه های بیگانه و معاند با پوشش خبری از جریانات و برنامه های تحلیلی، به پروژه تقلب دامن زدند. رجوی، سرکرده منافقین در مصاحبه ای با سایت العربیه عربستان، اظهار کرد ما از حمایت کردیم و خواستار حفاظت از او شدیم. جان بولتون سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد گفت: در شرایط مقدمه یک انقلاب در ایران هستیم».

سعید حجاریان که از دستگیر شدگان و محکومان دادگاهی فتنه88  و مشهور به مغر متفکر اصلاح طلبان است، گفته بود برای حفظ نهضت نیازمند به خون هستیم. بنابر این بارها در تجمعات مردمی توسط افراد دست نشانده تیر اندازی های مکرری شد و بسیاری از مردم فریب خورده فتنه کشته و مجروح شدند که در بیانیه های خود آنها را شهید خطاب می کرد و قاتل آنها را نیروی انتظامی می دانست. رسانه های معاند، خباثت را به جایی رساندند که به دروغ نام و عکس دانشجویی را در رسانه های خود نشان داده و او را کشته به دست نیروی انتظامی در تظاهرات ها اعلام می کردند. اما آن دانشجو پس از این واقعه با صدا و سیما مصاحبه کرده و متعجب بود. رسانه های خارجی معاند تاثیر بسزایی در دامن زدن به انحراف داشتند. ندا آقا سلطان یکی از مقتولین فریب خورده بود که خونش به ناحق ریخته شد. ماجرا از این قرار بود که به او گفته شده بود که در خیابان های اصلی تهران او را به صورت نمایشی مجروح می سازند تا از این فیلم، استفاده ی کنند. دختر جوان بی خبر از گرگ صفت بودن دشمن، اقدام به اجرای این نمایش کرد. در فیلمی که از مجروحیت ندا پخش شده کاملا مشهود است که همکاران او مایعی همرنگ خون بر روی او می ریزند و او را به عنوان مجروح از صحنه خارج می کنند. بعد از این نمایش اورا به خارج شهر برده و با بی رحمی او را می کشند تا حقیقتا او مقتول به حساب بیاید. از آن پس عکس ندا در رسانه های بیگانه به عنوان مقتول به دست نیرو های حکومتی به روی آنتن می رود و حکومت اسلامی را به وحشی گری بر مردم خویش سرزنش می کند. رسانه های معاند با انتشار اسامی بسیاری که منابع آن خودشان بودند اعلام کرده اند نیروی انتظامی و سپاه پاسداران بر روی مردم سلاح کشیده و آنهارا با تیر اندازی کشته اند و همچنین با خودروی دولتی زیر گرفته اند. این در حالی بود که سپاه پاسداران اصلا در کنترل اوضاع شرکت نداشته و فرماندهی نیروی انتظامی دستور داده بود تا هیچ گلوله ای شلیک نشود.

این جریانات به صورت مداوم 8 ماه کشور را دچار بحران و التهاب کرد، که همیشه با حضور نیروهای بسیجی و مردمی و نیروی انتظامی، اوضاع کنترل می گشت و اجازه نمی داد فتنه گران جز اغتشاش صوری، بیش از این ضربه به نظام وارد سازند.

یکی از بسیجیان که در میدان شهید تهرانی مقدم(کاج) حضور داشته است بیان کرد: در آن زمان ساکنین و یا کارمندان ساختمان های اطراف آن محل از بالای ساختمان به سمت بسیجیان اشیاء داخل منزل مانند کوزه و هر چیز دگر پرتاب می کردند تا آنها را برانند. شخصی از ترس، به درون سطل آشغال رفته بود که یکی از آشوب گران با انداختن ککتلمولوتوف در آن او را آتش زد. من که این صحنه را دیدم برای کمک به او، از وسط خیابان عبور کردم که در زمان برگشت، ناگاه شیشه ای بزرگ(شیشه ی بر روی میز مبل) به سمت من پرتاب کردند که به دستم برخود کرد و دستم از مچ قطع شد و شیشه بر روی سینه آن شخص افتاد و شهید شد.»

اگرچه در روز جهانی قدس درمیان تظاهرات کثیر مردم روزه دار، حامیان شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند» و در روز  16 آذر عکس امام خمینی در میان تشنجات دانشجویان حامی  پاره شد؛ با نزدیکی به ایام عزاداری محرم ماهواره‌ها و سایت‌های اینترنتی خارجی حامی ، از روزهای پیش، تاسوعا و عاشورا را هدف جدید جریان سبز معرفی کردند و مردم را به تظاهرات در آن روز تشویق می کردند. 6دی ماه 88 یعنی عاشورای حسینی فرارسید و فتنه گران چهره اصلی خود را نشان داده عده ای از آنها با حالت جنابت به خیابانها ریخته و پرچم عزای امام حسین علیه السلام را آتش زدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه» سر دادند.

حسین در بیانیه ای عجیب، این اشخاص را خداجو دانست. اما و در عین حال، در آن ذکر کرد که ما از هتک حرمت امام حسین بیزاریم و این و تهمتی مضحک است. و دوباره در جهت فرافکنی قدم برداشت. و ندانست مردمی که در تمامی سالهای استقرار جمهوری اسلامی در صحنه بوده اند و خود از آن حمایت کرده اند نسبت به اعمال فتنه گران و آگاهند. و می دانند چه کسانی روز عاشورا حرمت شکنی کرده اند. چرا که حرف های خوب زدن دلیل بر خوبی انسان نمی شود. بلکه عمل مهم است. آنها می دانند که میشود کسی روز و شب ی کند و بگوید تهمت ی به من زدن عملی مضحک است!

تا پیش از ماجرای عاشورای 88، مقابله ی فتنه گران با دین و مبانی آن و مقدسات چندان باور پذیر نبود چرا که تعداد قابل توجهی از سران فتنه را ونی تشکیل می دادند که سابقه ای هم در انقلاب داشتند و بعضی هم به بیت حضرت امام خمینی سلام الله علیه- انتساب و یا رفت و آمد داشتند. طبعاً تمیز قائل شدن میان سابقه و وضع فعلی این ها برای متدینین تا حدی دشوار بود. در این میان یک حادثه ویژه نیاز بود تا فضا شفاف شود و غبار تردید کنار رود البته پیش از این وقتی در تظاهرات روز قـدس 88 عده ای از هـواداران فتنه شعار نه غزه، نه لبنان» سردادند و یا در یک تجمع مرتبط با فتنه گران در روز 16 آذر 88 تصویر حضرت امام پاره و به آن بزرگوار جسارت شده بود، متدینین نگران شده بودند ولی نوعاً آن را بی ارتباط با سران فتنه ارزیابی می کردند. تا اینکه روز عاشورا فرا رسید و تردید ها را بر طرف کرد  و جریان فتنه تصمیم گرفت از غیبت مردم در خیابان انقلاب تهران به دلیل حضور متمرکز مؤمنین در حسینیه ها، مساجد، تکایا و هیئات استفاده نماید و تصویری بحرانی از انقلاب و نظام به خارج ارائه نماید در این میان سران فتنه هواداران خود را به تجمع در خیابان انقلاب دعوت کردند و رسانه های غربی بخصوص بی بی سی انگلیس، تلاش گسترده ای برای شکل دهی به این تجمع دنبال کردند.(سعد الله زارعی)

اینجا هویت فتنه برهمگان مبرهن گشت. کسانی که دم از امام حسین علیه السلام می زدند، بیرق عزای او را آتش زده و در دیگ نذری او ادرار کردند. بسیاری از مردمی که به خاطر آبرویی که از سیادت و نخست وزیری نظام به رای داده بودند با عیان شدن دست دشمن در این جریانات اعلان برائت از کردند.

بی حرمتی به اباعبدالله الحسین دل و روح هرایرانی مسلمان را سوزاند؛ سه روز بعد در نهم دیماه 1388 که به یوم الله 9دی نامگذاری شد مردم فوج فوج به خیابان ها ریختند و در میدان انقلاب با شعار هایی علیه سران فتنه انزجار خود را به آنها اعلام کردند و جواب فتنه و آشوب آنها را دادند.

پس از آشکار شدن و عیان شدن ماهیت اغتشاشات و فتنه، و در زمانی که مردم خواستار محاکمه سران فتنه بودند، بسیاری از افراد داخل در اغتشاشات و مدیریت آن و سران میانی فتنه، همچون حجاریان، ابطحی، عطریانفر، تاجزاده دستگیر و محاکمه شدند و به اقدامات خود و نیز لایه های فتنه اقرار کردند.

ابطحی یکی از سران میانی فتنه، در دادگاه محاکمه خود با معرفی دیگر همدستان خود اظهار داشت: تقلب یک عنوان  دروغ بود تا جامعه دچار سختی شود». در جلسه مشترکی که آقای ، خاتمی و هاشمی رفسنجانی، روز شنبه فردای انتخابات برگزار کردند. در این روز، حمایت بسیار جدی از آقای توسط این مجموعه شکل گرفت. . . این حرف را از سر اعتقاد می‌زنم؛ آقای از سر نادانی، آقای خاتمی از سر خیانت و آقای هاشمی رفسنجانی از سر انتقام گیری وارد این ماجرا شدند».

مصطفی تاج‌زاده یکی دیگر از دستگیر شدگان، ضمن اعتراف به اینکه در انتخابات تقلب عمده‌‌ای که نتیجه را دگرگون کند، رخ نداده است، فاش کرد که بحث تقلب همه ماجرا نبوده است. او در پاسخ به این سؤال که با ابطال انتخابات هم بار دیگر در انتخابات کاندیدای آن‌ها شکست می‌خورد پس فایده این طرح چه بود، گفت: اگر نظام ابطال انتخابات را می‌پذیرفت، آنگاه ما بحث عدم صلاحیت شورای نگهبان و وزارت کشور و به طور کلی نهادهای نظام را برای برگزاری مجدد انتخابات، دنبال می‌کردیم و نظام را وادار به ساز‌وکار دیگری که لازمه‌ آن تعویق یک‌ساله انتخابات بود، می‌کردیم. در این یک‌سال طبعاً نهادهای نظام به‌خصوص دولت به تعلیق درمی‌آمد و اوضاع از کنترل نظام خارج می‌شد، آنگاه در این یک‌سال ما زمینه تغییرات اساسی در نظام را فراهم می‌کردیم.»

بله شکست خوردگان  انتخابات، می خواستند با ایجاد آشوب، نظام را به ستوه آورده و او را به ابطال انتخابات مجبور کنند. و با به میان کشیدن پروژه تقلب و ابطال انتخابات، دولت و به تبع آن نظام را ناکارامد جلوه دهند و مردم را نسبت به نظام بی اعتماد کنند، و این اولین گامی بود که به خیال خودشان برای وصول به دیگر گام های براندازی نرم حکومت اسلامی ایران برنامه ریزی کرده بودند.

مقام معظم رهبری: این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. 29/3/88»

نکته ای بسیار مورد اهمیت در فتنه این است که خواص یعنی کسانی که پشت پرده ها را خبر دارند و نیز از جایگاهی پر نفوذ در میان مردم برخوردار هستند و یا مسئولیتی در امور دارند، دائما باید روشنگری و بصیرت بخشی کنند تا کار مانند فتنه 88 به حادثه عاشورا کشیده نشود و آن بی حرمتی ها به وجد نیاید. آیا مردم ما اگر توسط خواص آگاه می شدند ، اجازه می دادند آن بی حرمتی ها نسبت به ساحت مقدس اب عبد الله الحسین انجام شود؟ می توان گفت خواص جامعه، در فتنه 88 مردود شدند. برخی از آنان با سکوت خود به دشمن کمک کردند. و ممکن بود اگر فتنه به روز عاشورا برخورد نمی کرد تا حال حاضر شاهد تشنجات و اغتشاشات می بودیم.

مقام معظم رهبری: اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابه‌لاى گرد و غبارِ برخاسته‌ى در میدان مخفى کند، ضربه بزند و جبهه‌ى حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند.گاهى سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستى روشنگرى کنند؛ همه بایستى بصیرت داشته باشند. 1388/07/02»

ایشان در جمع دانشگاهیان قم اینگونه خواص را خطاب قرار دادند: برخی افراد، حقایق را می دانند ولی عزم و تصمیم لازم برای بیان حقایق و دفاع از حق را ندارند که چند عامل می تواند دلیل نبود عزم و اراده در اینگونه افراد باشد. عافیت طلبی، هوای نفس، شهوات، منافع شخصی و لجاجت از جمله عواملی هستند که مانع از اقدام برخی افراد در دفاع از حق می شود.»

و باید گفت بار دیگر با حضور مردم و ایستادگی مقام معظم رهبری حفظه الله للاسلام، و نیز عنایت امام حسین علیه السلام قائله فتنه خوابید و سران فتنه و فتنه ی تقلب آنها، همگی به تاریخ پیوستند. و همگان از داخل و خارج و دوست و دشمن، عمق این کلام بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران را دریافتند که:این محرم و سفر است که اسلام را زنده نگه داشته است».

اکنون 8 سال از آن حوادث تلخ می‌گذرد، غبارها فرونشسته است، چهره خائنین به ملت را بهتر می‌توان دید. هرکسی که اندک اطلاعی از فقه و قانون داشته باشد، می‌داند که جرم اصلی سران فتنه، بر هم زدن امنیت کشور، محاربه با حکومت اسلامی و بغی و افساد فی‌الارض است. آنها باید روزی در محکمه محاکمه و به اتهام همین جرایم، مجازات شوند.

هرکس که کمترین فهم ی داشته باشد، می‌داند که سران فتنه هنوز بر سر موضع خود هستند. کسانی هم که برای مظلوم نمایی و تبرئه محصورین و رفع حصر می‌کوشند، جزو خیانت کارانی هستند که 8 ماه فتنه را فراموش کرده اند یا عامد معاند برای پایمال کردن حقوق ملت و شهیدان هستند، چرا که آنها کمترین کاری درباره اینکه موتور فتنه را خاموش کنند، در کارنامه ی خود ندارند. لذا باید هوشیار بود و گوش به هدایت های ولی فقیه حضرت آیت الله العظمی امام ای در این موضوع خاص سپرد.

پایان

***

تهیه شده در وبلاگ تأدیه»

به کانال ما سر بزنید: @Tadyah


غدیر ربطی به امامت ندارد!!!

علی ولی الله

شبهه:

واقعه غدیر به دلیل وجود لفظ مبهم مولا» که به معنی دوست هم می باشد ربطی به اعلان ولایت علی علیه السلام ندارد.

 

جواب کوتاه:

نکته اول این است که اعلان دوستی، نیازی به اقرار زبانی و بیعت با دست ندارد. نکته دوم این است که پیامبر اکرم فقط به اعلان ولایت ولفظ مولا» اکتفا نکرده اند و جملات بسیاری در خطبه پیامبر در روز غدیر موجود است که بیان کننده صریح و بدون ابهام 1)خلافت و 2)امامت و 3)وصایت و 4)ولایت و 5)امارت و 6)اخوت ایشان است. کلماتی مانند وصیی، خلیفتی، امام من بعدی، امیرکم و اطیعوه و دیکر الفاظی که در جواب تفصیلی به آن اشاره می کنیم هیچگاه نشانگر اعلان دوستی نیست. در ضمن اینکه گفته می شود لفظ ولی» در عرب، به دو معنی دوست» و سرپرست» به کار می رود که با قرائن بسیار موجود در خطبه غدیر، و به دلایل اصولی، صحیح آن است که ولی به معنی سرپرست باشد. بنابر این اگر قرار باشد مولا را به معنی دوست انتخاب کنیم باید تمامی آیات قران که حاکی از ـولایت» خدا و رسول خدا بر مردم است را به معنی دوستی» خدا و رسول خدا معنی کنیم که هیچ فقیه و یا مفسری این گونه برداشت ننموده است. به علاوه اینکه چگونه می توان کلمه مولا» را در عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه» یکبار برای پیامبر به معنی سرپرست» و دو کلمه آن طرف تر به معنی دوست» بگیریم؟؟

 

جواب تفصیلی:

همه می دانند که واقعه غدیر برای اعلان مطلبی مهم بود که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و از جانب خدا دستور داد تا به مردم و هر سفید و سیاهی آن موضوع را اعلان کنند و در غیر این صورت پیامبر رسالتی بر دوش ایشان قرار داده بودند را انجام نداده اند.

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.(مائده 67)

ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده را ابلاغ کن که اگر نکنی رسالتش را انجام نداده ای و بدان خدا تو را از شر مردم مصون می دارد.

 لذا پیامبر دستور دادند در مکانی که تلاقی راه های کاروانیان بود(برکه غدیر) بایستند و سه روز منتظر بمانند و رفتگان برگردند و نرسیدگان برسند تا همه پیام مهمی که خدا دستور داده بود را بشنوند. آن مطلب مهم چیزی بود که با ابلاغ آن دین اسلام از نقصان خارج و کامل گشت و ارکان اسلام به عنوان یک دین تثبیت شد. و دشمنان از زوال اسلام مأیوس گشتند و خدا راضی شد:

الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون، الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا.(مائده 3)

امروز کفار از زوال دینتان مأیوس شدند پس از آنها نترسید و (از سرپیچی از من) بتر سید، امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و از اینکه اسلام به عنوان دینی کامل در آمد راضی شدم.

به دلایل زیر و با توجه به خطبه غدیر، و شأن نزول این آیات اعلان ولایت و وصایت و خلافت حضرت عی علیه السلام می باشد نه اعلان دوستی:

  1. این شرایط و اتفاقات حاکی از امری تازه و مهمی است، نه اعلان دوستی که بارها در قرآن با واژه مودة فی القربی» و رحماء بینهم»  ذکر شده ، و بار ها توسط پیامبر اکرم بر وم دوستی مومنان با یکدیگر تاکید شده است.
  2.  باتوجه به اینکه خداوند بار ها در قرآن کریم از دوستی با خویشاوندان پیامبر با واژه مودة فی القربی» بدون مقدمه و شرایط، تاکید کرده بودند، اعلان دوباره آن، آنهم با این شرایط نمی تواند محتمل باشد.
  3. پیامبر اکرم فقط به اعلان ولایت ولفظ مولا» اکتفا نکرده اند و جملات بسیاری در خطبه پیامبر در روز غدیر موجود است که بیان کننده صریح و بدون ابهام 1)خلافت و 2)امامت و 3)وصایت و 4)ولایت و 5)امارت و 6)اخوت علی علیه السلام است. کلماتی مانند وصیی، خلیفتی، امام من بعدی، امیرکم و اطیعوه و دیگر کلماتی که در زیر به آن اشاره می کنیم  و همه در خطبه غدیر وارد شده هیچگاه نشانگر اعلان دوستی نیست.
  4. خطبه پیامبر اکرم حدود سه ساعت به طول انجامیده و پر واضح است که فقط شامل جمله من کنت مولاه فهذا علی مولاه» نیست و حاوی جملات بسیاری است که اعلان ولایت و وصایت و خلافت و امامت و امارت و اخوت به طور صریح و بدون هیچ اجمالی در آن ذکر شده است. کلماتی همچون: امیر، امیر المومنین، ولیکم بعدی، نَصَبَهُ لکم ولیا و اماما، فرض طاعته، ملعون من خالفه. امامکم بامر الله، هو الامام المبین،لا تضلو عنه و لا تنفروا منه و لاتستنکفوا عن ولایته. انه امام من الله، فاحذرو عن تخالفوه. فمن شک فی ذلک فقد کفر، و الشاک فینا فی النار. افضل الناس بعدی. هذا علیٌ  انصرکم لی و احقکم بی و اقربکم الی و اعزکم علَی. فاسمعوا لامره. تسلموا و اطیعوه و انتهوا لنهیه. صراط الله المستقیم. من کنت انا نبیه فعلی امیره. محله منی محل هارون من موسی. ولیکم بعد الله و رسوله. اکمل الله دینکم بامامته. هرکدام از این کلمات و عبارات به تنهایی برای اثبات عدم دوستی کافی است.
  5. پبامبر در خطبه فرموده اند که علی همان به پادارنده نماز است وکسی است که به یقین در حال رکوع زکات پرداخته است. انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یوتون اکات و هم راکعون». بنابر این چون ولی» در این آیه به معنی سرپرست می باشد، علی علیه السلام سرپرست است نه دوست.
  6. واژه نصب» حاکی از دوستی نیست بلکه دلیل بر خلافت است.
  7. باید دقت کرد که لقب امیر المومنین» هیچ ارتباطی با اعلان دوستی ندارد. چرا که پیامبر اکرم دستور دادند که به علی فقط با لقب امیر المومنین خطاب و سلام کنند. امیر به معنی فرمانده است که یک  از متعلقات آن سرپرستی از اشخاصی است که تحت امر فرمانده هستند.
  8. پیامبر اکرم در خطبه غدیر دستور دادند تا همگان از زن و مرد با امیر المومنین علی بیعت کنند. در صورتی که اعلان دوستی نیازی به بیعت گرفتن تک تک مردم ندارد. آنهم با این شرایط ویژه پرده ای بیفکنند و تشتی از آب آماده کنند تا ن دست در تشت گذاشته و با ایشان بیعت کنند.
  9. ولی» حقیقت در نزدیکی و قرب دارد. که ضمنا ما دو معنای برگرفته از آن را مورد برسی قرار داده ایم. لفظ ولی» در عرب هم به معنی دوست» و هم سرپرست» به کار می رود که  به دلیل قرائن بسیار موجود در خطبه غدیر، ولی به معنی سرپرست می باشد.

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مقایسه کالا فریدون کدخدایی طراحي سايت و سئو اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی وبلاگ تعمیر لوازم خانگی مدرس شاد avinaA هکس دانلود - دانلود فیلم جدید, سریال ایرانی و خارجی, دانلود انیمیشن مشاوره کسب و کار کاردوک و کاريابي دانلود کتاب پی دی اف